و آنگاه زنی که کودکی در آغوش داشت گفت:
برای ما از فرزندان سخن بگوی.
پیامبر گفت:
فرزندان شما به حقیقت، فرزندان شما نیستند،
آنها دختران و پسران زندگی اند در سودای خویش.
این جوهر حیات است که به شوق دیدار خویش،
هردم از گوشه ای سر بر می کند.
آنها از کوچه ی وجود شما می گذرند،
اما از شما نیستند.
و اگرچه با شمایند، به شما تعلق ندارند.
عشق خود را بر آنها نثار کنید،
اما اندیشه هایتان را برای خود نگه دارید.
زیرا آنها را نیز برای خود، اندیشه ای دیگر است.
جسم آنها را در خانه ی خود مسکن دهید،
اما روح آنان را آزاد گذارید.
زیرا روح آنان در خانه ی “فردا”زیست خواهد کرد،
که شما حتی در رویا نمی توانید به دیدار آن بروید.
ممکن است تلاش کنید که شبیه آنها باشید،
اما مکوشید که آنان را مانند خود بار بیاورید.
زیرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و
با دیروز درنگ نخواهد کرد.
شما کمانی هستید که از چله ی آن،
فرزندانتان همچون تیرهای جاندار،
به آینده پرتاب می شوند.
کماندار، نشانه را در بی نهایت می بیند و
با قوّت، شما را خم می کند تا تیرهایش
با شتاب به دوردست پرواز کنند.
بگذارید فشار این خم شدن با شادمانی همراه باشد،
زیرا کماندار، چنانکه تیرهای پرشتاب را دوست دارد،
ثبات و استحکام کمان نیز برای او عزیز است.
از کتاب پیامبر_ جبران خلیل جبران
And then a woman who held a babe against her bosom said:
Speak to us of Children.
And he said:
Your children are not your children.
They are the sons and daughters of Life's longing for itself.
They come through you but not from you,
And though they are with you, yet they belong not to you.
You may give them your love but not your thoughts,
For they have their own thoughts.
You may house their bodies but not their souls,
For their souls dwell in the house of tomorrow,
Which you cannot visit, not even in your dreams.
You may strive to be like them,
But seek not to make them like you.
For life goes not backward nor tarries with yesterday.
You are the bows from which your children as living arrows are sent forth.
The archer sees the mark upon the path of the infinite,
And He bends you with His might that His arrows may go swift and far.
Let your bending in the archer's hand be for gladness;
For even as He loves the arrow that flies,
So He loves also the bow that is stable.
From the book *The Prophet* by Kahlil Gibran
شاهد سهرابی